علوم ارتباطات اجتماعي Mass Communication

مقالات علوم ارتباطات اجتماعی Mass Communication Articles

مطبوعات، تلويزيون و دينداري در ايران : مطالعه اي اکتشافي

Posted by ميرزاخاني در نوامبر 21, 2013

نوشتة دکترعليرضا دهقان
اين مقاله در شماره 69 رسانه چاپ شده است. مقدمه هدف اين مقاله بررسي رابطه ميان استفاده از روزنامه ها و تماشاي تلويزيون از يک طرف و آگاهيها، نگرشها و رفتارهاي ديني از طرف ديگر است. تکيه اصلي اين مقاله از نظر داده‌ها بر يافته‌هاي دو بررسي پيمايشي سراسري در 28 شهر مرکز استان در ايران است که نتايج آن از سوي دفتر طرحهاي ملي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در سال 1381 منتشر شده است. با اين‌که اين يافته‌هاي آماري از نظر گستردگي، تازگي، و اعتبار اهميت قابل توجهي دارد؛ اما از آنجا که يافته‌هاي مذکور همه نکات لازم براي بررسي مورد نظر در اين مقاله را در اختيار نمي گذارد و در عين‌حال ساير بررسيهاي صورت گرفته در اين زمينه در ايران اندک و حتي براي نتيجه‌گيري مقدماتي نيز کفايت نمي‌کند، بررسي فعلي در حد مقدمه و نوعي مطالعه اکتشافي تلقي خواهد شد. اگرچه حتي اگر اين هدف هم به خوبي برآورده شود، نويسنده به نتيجه مطلوب خود رسيده است. پيش از اين‌که به موضوع اصلي اين مقاله يعني بررسي رابطه استفاده از روزنامه‌ها و تماشاي تلويزيون با آگاهيها، نگرشها و رفتارهاي ديني از طريق تحليل يافته‌هاي دو بررسي پيمايشي سراسري در 28 شهر مرکز استان بپردازيم، بهتر است چند مطالعه مهم و مرتبط با هدف اين مقاله را مرور کنيم. تعهد مذهبي و تعلق سياسي براي اين‌که رابطه‏اي ميان استفاده از رسانه‏ها (تماشاي تلويزيون و روزنامه خواني) با رفتارها و نگرشهاي ديني برقرار کرد، چه نوع نگرشها يا رفتارهايي را مي‏توان مورد توجه قرار داد. به نظر مي‏رسد بعضي از رفتارها ضمن اين‌که رفتار ديني محسوب مي‏شوند، رفتار سياسي نيز به حساب مي‌آيند. حال اين‌که بعضي رفتارهاي ديگر صرفاً ديني به حساب مي‏آيند نه ديني سياسي؛ مثلاً شرکت در نماز جمعه را مي‏توان از نوع اول و نماز يوميه را از نوع دوم در نظر گرفت. با اين توضيح در برقراري ارتباط ميان استفاده از رسانه‏ها با رفتارهاي ديني ‏بايد رفتار ديني سياسي و رفتار ديني صرف را از هم تفکيک کرد؛ چرا که ممکن است تأثير اجتماعي استفاده از رسانه‏ها در افزايش رفتارهاي ديني متأثر از ميزان تعلق سياسي افراد باشد نه استفاده از رسانه‏ها. «مقاله تعهد مذهبي و تعلق سياسي» از محمدرضا طالبان (نامه پژوهش 1380) نيز به نوعي مويد اين نکته است. او در مقاله مذکور مي‏گويد تقريباً تمام کساني که احساس تعلق قوي به نظام سياسي داشته‏اند واجد دينداري قوي نيز بوده‏اند. به عبارت ديگر طبق يافته‏هاي نويسنده «هر که تعلق سياسي‏اش به نظام سياسي قوي است دينداري‏اش نيز قوي است. ولي به هيج وجه عکس اين گزاره درست نيست؛ يعني اين گزاره که هر که احساس تعلق‏اش به نظام سياسي قوي نيست دينداري‏اش نيز قوي نيست» (طالبان 1380، ص 18). اعتقادات ديني و جهت‏گيري سکولاريستي و بنيادگرايي در بين جوانان دانشگاهي نتيجه‏گيري طالبان با يافته‏هاي تحقيق تجربي ديگري (مرجايي، 1380) در مورد اعتقادات ديني و جهت‏گيري سکولاريستي و بنيادگرايي در بين جوانان دانشگاهي نيز موافقت دارد. طبق نتايج مطالعه اخير، دانشجويان مورد مطالعه از نظر رعايت شعاير و مناسک ديني که برجنبه فردي دينداري دلالت دارد، اعتقادات ديني بالايي دارند. به‌گونه‏اي که اعتقادات ديني 78% آنها در سطح متوسط به بالا ارزيابي شده است ولي از نظر جهت‏گيري ديني يعني اعتقادات ديني سياسي يا اعتقاداتي که به تعامل دين و سياست، تعامل دين و دنيا، تعامل دين و علماي ديني. و تکثرگرايي ديني مربوط مي‏شود نظر آنها از اين ميزان انسجام برخوردار نيست. به ويژه از جهت اعتقادات مربوط به تعامل دين و سياست 5/36% پاسخگويان اعتقادي سکولاريستي، حدود 35% اعتقادي بنيادگرايانه و 28 درصد نظري بينابين دارند. برجسته‏سازي مسائل فرهنگي در روزنامه‏ها طبق مطالعه‏اي در مورد«اولويتهاي خبري در روزنامه‏ها: بررسي ميزان و نحوه برجسته‏سازي مسائل فرهنگي در روزنامه‏ها» (نورالدين رضوي‏زاده، نامه پژوهش فرهنگي ش 4 زمستان 1381) روزنامه‏ها در تيترها، سرمقاله‏ها و يادداشتها، عمدتاً به برجسته‏سازي مسائل سياسي پرداخته‏اند و کمتر به مسائل فرهنگي توجه کرده‏اند. علاوه بر اين از مجموعه مسائل و موضوعاتي که ممکن است ذيل عنوان کلي مسائل فرهنگي آورده شود نيز مسائل ديني و مذهبي حداقل در مقوله‏هاي تيتر، متونهاي ويژه و پيامهاي تلفني خوانندگان برجستگي ندارد. فقط در سرمقاله‏ها و يادداشتها بيشتر از تيترهاي اصلي به مسائل ديني توجه شده است. با وجود اين نکته اگر جهت‏گيري روزنامه‏ها در مسائل فرهنگي درنظر گرفته شود مشاهده مي‏شود هنگامي که روزنامه‏ها به مسائل فرهنگي مي‏پردازند (برجسته مي‏کنند) اين برجستگي با جهت‏گيري مثبت صورت مي‏گيرد. جهت‏گيري مثبت روزنامه‏ها عمدتاً معطوف به مسائل ديني و جهت‏گيري منفي آنها مربوط به مسائل مطبوعات است. در نهايت نويسنده با احتياط اين نظر را ارائه کرده است که مسائل فرهنگي زماني محور توجه روزنامه‏ها قرار مي‏گيرند که يا به مسائل سياسي نزديک شوند (اولويت اول رسانه‏ها) يا به مسائل اجتماعي و اقتصادي(اولويت‏ همگان) مانند مسائل مربوط به مطبوعات و يا برخي مسائل مذهبي که به مسائل سياسي نزديکند. ارزشهاي مذهبي منعکس شده در مطبوعات جوادي يگانه (1380) در مقاله‌اي ارزشهاي مذهبي منعکس شده در مطبوعات در دو دوره زماني 1363 و 1373 را بر اساس تفکيک ارزشهاي غايي و ارزشهاي واسطه‌اي، تفاوت روزنامه‌ها از نظر ميزان انعکاس ارزشهاي گفته شده و نتايج حاصل از اين يافته‌ها را مطرح کرده است.

بیان دیدگاه